ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چه زود سرد شد گرمای دستان تو
چه زود سکوت شد طنین صدای تو
چه زود خزان شد بهار مهربانی تو
چه زود از یادت رفت آن همه خاطرات ناب .
باور نمی کنم
تو نه آنی بودی که می پنداشتم .
امروز با نگاه سرد
امروز با غرور گس
تو مسخ شدی یا من .
چه زود یادت رفت
قولهایی را که بهم دادیم ، عهدهایی که با هم بستیم .
آن شبهای دراز افسانه بود .
نه باور نمیکنم . تو هنوز خوبی مثل نوازش آفتاب
مثل پاکی آب مثل معصومیت غنچه
این منم که انگار مسخ شده ام .
این منم که سرد شده ام .
سلام خیلی قشنگ بود خوشحال میشم به وبلاگ منم سربزنید
موفق باشید...