Holy Theo        *****    تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب       *****

Holy Theo ***** تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب *****

تقدیم به دوست بزرگوارم 10.4.6.3 *** وبلاگ شخصی سید امیر میرسلیمی
Holy Theo        *****    تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب       *****

Holy Theo ***** تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب *****

تقدیم به دوست بزرگوارم 10.4.6.3 *** وبلاگ شخصی سید امیر میرسلیمی

دل نوشته 4

تو هم نمیفهمی که چه میگویم . وقتی چشمهایم از اشک لبریز شده میگویی چه چشمان شهلایی وقتی گلویم از بغض پر شده میگویی چه صدای گیرایی وقتی تمام نا امیدیم را برایت مینویسم میگویی چه قطعه زیبایی . می ترسم تو هم مرا نفهمیده باشی دوست روزهای تنهایی

دل نوشته 3


می نویسم چون شمعی که بیهوده در تاریکی قبرستانی می سوزد و پرتو می افکند ، در برابر چشمان بی فروغ مردگان سرد ، می نویسم چون رودی که هرز می رود در سینه کویر ، در منتهاالیه تمنای شهوت زمین . 

می نویسم چون انعکاس رو به زوال نعره آخرین پلنگ، بر قله های پست آرزوی ماه .

می نویسم برای تو . شاید تو آخرین بکارت مهجور این روزها باشی .

می نویسم برای تو ای آشنای خوب من

دل نوشته 2


گاهی دلم برای تو تنگ میشود ؛  با آن همه لطف و مهربانی بی بدیل ؛ گاهی دلم برای تو تنگ میشود بآن نگاه گرم وعجیب . باور نمیکنی ولی دلم همیشه برای تو تنگ می شود ، در خاطری تکیده و تنها و خسته و غریب .

عارفانه 2

 دعا کن 

که باران ببارد به جانهای تشنه به دلهای سرد .

دعا کن که ابری شود باز , چشمان خالی ز احساس درد

دلم برات تنگ شده - رفیق

دل نوشته 1

دلم مثل یک غروب سرد پاییزی گرفته است . به پشت سر نگاه میکنم ،روزهای بلند تابستان گذشته اند . امروز برایم خاطره ای دردناک از از گرمای دستان کسی بجا مانده که از زمستان نبودنش بند بند وجودم به لرزه می افتد . چقدر زود گذشت ! لامصب گرمای تابستان ، وچقدر دیر پایان می شود روزهای کوتاه خزان . در کلبه ای سرد به تصویر مبهم کسی روی دیواراتاقم خیره میشوم که روزگاری خطوط چهره اش کتابی از عشق و امید به رویم می گشود. زود باید بروم . کلبه ام دور از شهر است ،جایی میان مه . شاید پرنده ی تنهایی امشب هم دوست دارد در گرمای دیوار کوب کوچه ام شبش را گرم کند، شاید هم شب پره ای تصمیم گرفته در پرتو نور اتاقم به یاد کسی تا دین صبح برقصد . چه کسی میداند شاید امشب باران بارید و من با موسیقی غریبش های، های ، گریه کردم . زود باید بروم .....